سفر به مشهد مقدس
باباحمیدرضا واسه ماموریت بایستی میرفت مشهد ، خداراشکر قسمت شد هلیا و من و اکرم جون هم رفتیم ، با اینکه سفر کوتاهی بود و فقط یک شب مشهد بودیم ولی خیلی خوش گذشت بخصوص به هلیا جون ... اخر همین هفته هم من ماموریت دارم برم مشهد اما نمیتونم خونواده ام رو همراه خودم ببرم ، باید برای بار دوم من و هلیا جون دوری 2 یا 3 روزه ای رو تجربه کنیم ... می دونم واسه هلیا جون سخته از من دور باشه اما فکر میکنم واسه من سخت تره . الهی به امید تو ...
نویسنده :
maman sima
9:09